1 هست تعریفی ز تعریفاتت ای شیرین کلام گاه حد و گاه رسم و گاه ناقص، گه تمام
1 ای رام ترا ابلق چرخ سرکش از یمن شه عادل افریدون وش
2 شاهی که سرا سیمه شود زال فلک چون رستم اگر پای نهد بر برش
1 ای تاب ز آفتاب ربوده ز تاب رخ پیراسته است ایزدت از مشک ناب رخ
2 زین چاشتگاه روی نهفتن ز من چرا؟ در چاشتگاه کی بنهفت آفتاب رخ
1 جای جانان است اینجا مایه جانم کجاست؟ منزل سلطان خوبان است سلطانم کجاست؟
2 همچو مجنون کوه هامون می نوردم بهر او سو بسو می جویمش اما نمیدانم کجاست؟