🌟 نیت کن و فال حافظ بگیر 🌟
عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

عطار نیشابوری
عطار نیشابوری

جوانی سرو بالا از عطار نیشابوری الهی نامه 10

الهی نامه 10 ام از 5015 بخش چهاردهم

جوانی سرو بالا بود چون ماه

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9
  • 10
  • 11
  • 12
  • 13
  • 14
  • 15
  • 16
  • 17
  • 18
  • 19
  • 20
  • 21
  • 22
  • 23
  • 24
  • 25
  • 26
  • 27
  • 28
  • 29
  • 30
  • 31
  • 32
  • 33
  • 34
  • 35
  • 36
  • 37

1 جوانی سرو بالا بود چون ماه ز مهر او جهانی گشته گمراه

2 بخود از پیشه او راگازری بود همیشه کارِاو خود دلبری بود

3 چو خَم دادی سر زلف زِرِه وار میان گازری گشتی سیه دار

4 چو بهر کار میزر بر میان زد میان آب آتش در جهان زد

5 اگر جامه زدی در آب بر سنگ گرفتی عاشقان را جامه در جنگ

6 همه عشّاق را آهنگِ او بود بیک ره دست زیر سنگِ او بود

7 یکی پیر اوفتادش عاشق زار ز عشقش گشت سرگردان چو پرگار

8 چنان درکارِ آن برنا زبون گشت که عقل پیرِ او عین جنون گشت

9 ز عشق روی او پشتش دو تاشد دلش گردابِ دریای بلا شد

10 بآخر خویشتن را وقفِ او کرد همه کاری بجای او نکو کرد

11 اگر روزی ندیدی چهرهٔ او ز سوز دل برفتی زهرهٔ او

12 بمزدوری شدی هر روز و آنگاه فتوح خود بدو دادی شبانگاه

13 همی هرچیز کو را دست دادی بدان سیمین بر سرمست دادی

14 مگر با پیر برنا گفت روزی که چون هر ساعتت بیشست سوزی

15 نخواهد گشت کار تو چنین راست زر بسیار خواهم کرد درخواست

16 ترا نیست از زر بسیار چاره که سیر آمد دلم زین پاره پاره

17 زبان بگشاد پیر و گفت ای دوست ندارم نقد جز مشتی رگ و پوست

18 مرا بفروش و زر بستان و برگیر تو خوش باش و کم این بیخبر گیر

19 بسوی مصر بردش آن جوان زود یکی نخّاس خانه در میان بود

20 مگر کرسی نهادن رسم آنجاست که بنشیند فروشنده بر او راست

21 بر آن کرسی نشست آن تازه برنا ستاد آنجایگه آن پیر برپا

22 چنین گفت ای عجب آن پیرِ مدهوش که هرگز نکنم آن لذّت فراموش

23 که شخصی زان جوان پرسید آنگاه که هست این بندهٔ تو بر سر راه؟

24 جوابش داد آن برنا ز کرسی که هست او بندهٔ من می چه پرسی

25 کدامین نعمتی دانی تو زان بیش که خواند کردگارت بندهٔخویش

26 تو آن دم از خدا دل زنده گردی که جاویدش بصد جان بنده گردی

27 مگردر مصر مردی بود مرده پسر در روزِ مرگش عهد کرده

28 که یک بنده کند بر گورش آزاد خرید آن پیر را حالی و زر داد

29 بگور آن پدر آزاد کردش بسی زر دادش و دلشاد کردش

30 بدو گفتا اگر خواهی هم اینجا نگردد مالِ ما از تو کم اینجا

31 وگر آن خواجهٔ پیشینه خواهی برَو کازاد خویش و پادشاهی

32 دوان شد پیر و سر سوی جوان داد دگر ره دل بدست دلستان داد

33 نشد از پیشِ او غایب زمانی که روشن دید از رویش جهانی

34 بصدق عشق نام او برآمد همه کامی بکام او برآمد

35 اگر در عاشقی صادق نباشی تو جز بر خویشتن عاشق نباشی

36 چنان باید کمال عشقِ جانان که گر عمری روان گردد دُر افشان

37 ز معشوق تو گوید نقشِ تو راز چنان دانی که آن دم کرد آغاز

عطار نیشابوری از شاعران بزرگ قرن 6 هجری می باشد و سبک شعری ایشان عراقی است.
ادامه توضیحات شاعر
اثر جوانی سرو بالا بود چون ماه الهی نامه 10 ام از 5015 بخش چهاردهم در الهی نامه عطار نیشابوری می باشد
شعر قالب : الهی نامه سبک : عراقی
عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه

شاعر شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه چه کسی است ؟

شاعر شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه عطار نیشابوری می باشد.

شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه چیست ؟

قالب شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه الهی نامه است

سبک شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه چیست ؟

سبک شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه سبک عراقی است

مضمون اصلی شعر جوانی سرو بالا بود چون ماه چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
عطار نیشابوری

جوانی سرو بالا از عطار نیشابوری الهی نامه 10

الهی نامه 10 ام از 5015 بخش چهاردهم
بنر