1 رخ زرد کرد آن رخ رنگریز که بالاش سروست و رخ آفتاب
2 بشستش پس از رنگ آب دو چشم که شست آب هجران از آن هر دو خواب
3 بلی هر چه رنگش کند رنگ ریز از آن پس بشوید مر او را به آب
1 تا چرخ مرا به چنگ عشق تو سپرد شمع طربم ز باد اندوه بمرد
2 ای گردن رامش مرا کوفته خورد در حسرت تو عمر به سر خواهم برد
1 از کفر کشد زریر شیبانی کین آباد کند زریر شیبانی دین
2 بر چرخ نهد زریر شیبانی زین این مرتبت زریر شیبانی بین
1 چشم تو چو فتنه جهان سوزانست مژگانت چو نوک تیر دلدوزانست
2 زلفینت به رنگ روز بر روزانست عذر تو چو توبه بدآموزانست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به