جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

عیش از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2454

غزل 2454 ام از 6329 غزلیات

عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی

1 عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی عاشق او شو که دهد ملکت عیش ابدی

2 چونک سپید است و سیه روز و شب عمر همه عمر دگر جو که بود ساده چو نور صمدی

3 ای تو فرورفته به خود گاه از آن گور و لحد غافل از این لحظه که تو در لحد بود خودی

4 دیدن روزی ده تو رزق حلال است تو را گرم به دکان چه روی در پی رزق عددی

5 نادره طوطی که تویی کان شکر باطن تو نادره بلبل که تویی گلشنی و لعل خدی

6 لیلی و مجنون عجب هر دو به یک پوست درون آینه هر دو تویی لیک درون نمدی

7 عالم جان بحر صفا صورت و قالب کف او بحر صفا را بنگر چنگ در این کف چه زدی

8 هیچ قراری نبود بر سر دریا کف را ز آنک قرارش ندهد جنبش موج مددی

9 ز آنک کف از خشک بود لایق دریا نبود نیک به نیکی رود و بد برود سوی بدی

10 کف همگی آب شود یا به کناری برود ز آنک دورنگی نبود در دل بحر احدی

11 موج برآید ز خود و در خود نظاره کند سجده کنان کای خود من آه چه بیرون ز حدی

12 جمله جان‌هاست یکی وین همه عکس ملکی دیده احول بگشا خوش نگر ار باخردی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی

شاعر شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی چه کسی است ؟

شاعر شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی چیست ؟

قالب شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی غزل است

مضمون اصلی شعر عیش جهان پیسه بود گاه خوشی گاه بدی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر