1 جهان از باد نوروزی جوان شد زمین در سایهٔ سنبل نهان شد
2 قیامت میکند بلبل سحرگاه مگر گل فتنهٔ آخر زمان شد؟
3 ز رنگ سبزه و شکل ریاحین زمین گویی به صورت آسمان شد
4 صبا در طرهٔ شمشاد پیچید بنفشه خاک پای ارغوان شد
5 بهار آمد، بیا و توبه بشکن که در وقتی دگر صوفی توان شد
6 ز رنگ و بوی گل اطراف بستان تو پنداری بهشت جاودان شد
7 ولیکن اوحدی را برگ گل نیست که او آشفتهٔ روی فلان شد