جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

ای از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 1585

غزل 1585 ام از 6329 غزلیات

ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم

1 ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم صد هزاران محنت و رنج و بلا بشناختم

2 تو چراگاه خرانی نی مقام عیسیی این چراگاه خران را من چرا بشناختم

3 آب شیرینم ندادی تا که خوان گسترده‌ای دست و پایم بسته‌ای تا دست و پا بشناختم

4 دست و پا را چون نبندی گاهواره ت خواند حق دست و پا را برگشایم پاگشا بشناختم

5 چون درخت از زیر خاکی دست‌ها بالا کنم در هوای آن کسی کز وی هوا بشناختم

6 ای شکوفه تو به طفلی چون شدی پیر تمام گفت رستم از صبا تا من صبا بشناختم

7 شاخ بالا زان رود زیرا ز بالا آمده‌ست سوی اصل خویش یازم کاصل را بشناختم

8 زیر و بالا چند گویم لامکان اصل من است من نه از جایم کجا را از کجا بشناختم

9 نی خمش کن در عدم رو در عدم ناچیز شو چیزها را بین که از ناچیزها بشناختم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم

شاعر شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم چه کسی است ؟

شاعر شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم چیست ؟

قالب شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم غزل است

مضمون اصلی شعر ای جهان آب و گل تا من تو را بشناختم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, مرگ است.
بنر