دارای جهان ناصر از واعظ قزوینی دیوان اشعار 33

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

دارای جهان ناصر دین «شاه سلیمان »

1 دارای جهان ناصر دین «شاه سلیمان » آن رتبه ده تخت و، برازنده افسر

2 آن حامی اسلام، که پیوسته رخ دین از پشتی او، آینه سانست منور

3 در کشتی، اگر یاد کند کس ز وقارش کشتی نشود بارکش منت لنگر

4 تا بیند از آن صورت احوال جهان را از رای منیر آینه دارد، چو سکندر

5 آن خسرو عادل، که برافروخت چراغش از مشعله نسبت فرزندی حیدر

6 اخلاص شعاری، که بمعماری حکمش آباد شد این کاخ فلک مرتبه دیگر

7 گردید دگر بار بلند این خور تابان آفاق شد از پرتو آن باز منور

8 چون نامه خود در دو جهانست سیه رو آن را که نباشد رخ اخلاص بر این در

9 گلدسته این قبه دگر گشت فلک سا چون نخل دعائی که از این روضه کشد سر

10 این گنبذ پرنور چو نوشد، پی تاریخ دل گفت که:«معمور شد این قبه انور»!

عکس نوشته
کامنت
comment