- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دارای جهان ناصر دین «شاه سلیمان » آن رتبه ده تخت و، برازنده افسر
2 آن حامی اسلام، که پیوسته رخ دین از پشتی او، آینه سانست منور
3 در کشتی، اگر یاد کند کس ز وقارش کشتی نشود بارکش منت لنگر
4 تا بیند از آن صورت احوال جهان را از رای منیر آینه دارد، چو سکندر
5 آن خسرو عادل، که برافروخت چراغش از مشعله نسبت فرزندی حیدر
6 اخلاص شعاری، که بمعماری حکمش آباد شد این کاخ فلک مرتبه دیگر
7 گردید دگر بار بلند این خور تابان آفاق شد از پرتو آن باز منور
8 چون نامه خود در دو جهانست سیه رو آن را که نباشد رخ اخلاص بر این در
9 گلدسته این قبه دگر گشت فلک سا چون نخل دعائی که از این روضه کشد سر
10 این گنبذ پرنور چو نوشد، پی تاریخ دل گفت که:«معمور شد این قبه انور»!