عالم جان خاص توست از خاقانی شروانی قصیده 177

1 عالم جان خاص توست نوبه فرو کوب هین گوهر دل خاک توست رد مکن ای نازنین

2 منتظران تواند مانده ترنجی به کف رخش برون تاز هان، پرده برانداز، هین

3 کیست ز مردان که نیست تیغ تو را هم نیام؟ کیست ز مرغان که نیست دام تو را هم قرین؟

4 تاجوران را ز لعل طرف نهی بر کمر شیر دلان را ز جزع، داغ نهی بر سرین

5 جلوه‌گر توست چرخ و اینک در کوی تو می‌دود از شرق و غرب آینه در آستین

6 گوی گریبان تو چون بنماید فروغ زرین پروز شود دامن روح الامین

7 ز آتش دلها صبا سوخته شد سر به سر تا به سر زلف تو کرد گذر چین به چین

8 از طپش عشق تو در روش مدح شاه خاطر خاقانی است سحر حلال آفرین

9 خسرو اقلیم گیر سرور دیهیم بخش مهدی آخر زمان، داور روی زمین