1 عالم چمن جوش بهار دم فیض است هر جلوه پنهان نمک عالم فیض است
2 دارد نظر از برگ گل تربت او مجنون شادابیش از تربیت شبنم فیض است
3 در کعبه دل گفت و شنو راه ندارد کی گوش و زبان همسفر محرم فیض است
1 روشنگر چشم و دل ما کن شب ما را صیقل نزند تیره دلی مطلب ما را
2 دل شکر تو را از قلم شکوه نویسد باور نکند ساده دلی یا رب ما را
1 بهار سوختن گردیده شمع بزم ما امشب توان چیدن گل از بال و پر پروانه ها امشب
2 چنان کیفیت جام تبسم برده از هوشم که در چشمم نمی آید نگاه آشنا امشب
1 نکرده شکوه بیجا زیارت لب ما اثر ز خود رود از انتعاش یارب ما
2 نه از نزاع وبالی نه از جدل خللی فروغ آینه صاف ماست کوکب ما
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به