-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عالم همه باطل غم عالم همه باطل در جای چنین کوشش آدم همه باطل
2 این دیر همان کهنه بنایی است که در وی شد تاج کی و سلطنت جم همه باطل
3 این عرصه همان دخمهزمین است که گرداند دست کی و سرپنجه رستم همه باطل
4 با عیش و الم ساز که خواهد شدن آخر فردا به تو نوروز و محرم همه باطل
5 غمگین مشو از سفره افلاک که کردند بیش است اگر رزق تو گر کم همه باطل
6 قصاب ز دوران مشو آزرده که باشد از آمده و رفته جز این دم همه باطل