1 عالم تمام شرح جگر خواری دل است تفسیر نقطه ای که ز پرگاری دل است
2 خون می چکد ز قصه ام امشب حذر کنید چنگ محبت است و گرفتاری دل است
3 دیوانگی به گرد غبارم نمی رسد این نشئه درد ساغر سرشاری دل است
1 جنون نمی کند از خویشتن جدا ما را چه احتیاج به یاران آشنا ما را
2 اگر چه ساده خیالیم ساده لوح نه ایم کدام وعده چه دل دیده ای کجا ما را
1 عشق ساغر داده شوق تشنه دیدار مرا خواب آسایش نبیند چشم بیدار مرا
2 هر نفس از ساغر اشکم بهاری تر دماغ خوی او برخود شگون دانسته آزار مرا
1 رام طاعتیم و کشاکش کمند ما صید دلیم و گردن تسلیم بند ما
2 شکر فروش خنده او زهر چشم او تلخی فزای گریه ما زهرخند ما