-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سخن به نزد سخندان بزرگوار بود ز آسمان سخن آمد سخن نه خوار بود
2 سخن چو نیک نگویی هزار نیست یکی سخن چو نیکو گویی یکی هزار بود
3 سخن ز پرده برون آید آن گهش بینی که او صفات خداوند کردگار بود
4 سخن چو روی نماید خدای رشک برد خنک کسی که به گفتار رازدار بود
5 ز عرش تا به ثری ذره ذره گویااند که داند آنک به ادراک عرش وار بود
6 سخن ز علم خدا و عمل خدای کند وگر ز ما طلبی کار کار کار بود
7 چو مرغکان ابابیل لشکری شکنند به پیش لشکر پنهان چه کارزار بود
8 چو پشه سر شاهی برد که نمرودست یقین شود که نهان در سلاحدار بود
9 چو یک سواره مه را سپر دو نیم شود سنان دیده احمد چه دلگذار بود
10 تو صورتی طلبی زین سخن که دست نهی دهم به دست تو گر دست دستیار بود