1 سر کل چون کله نهد بر سر آن کله کل بلای دستار است
2 عشق شاه است و می برد دستار عقل مسکین گدای دستار است
3 دیدهام خواجهٔ کلان دیروز همچو کل در هواس دستار است
1 نقد گنج کنت کنزا را طلب گوهر دُر یتیم از ما طلب
2 عاشقانه خم می را نوش کن جرعه ای بود بیا دریا طلب
1 در دل ما نقد گنج ما طلب گوهر ار جوئی از این دریا طلب
2 یک زمان در بحر ما با ما نشین عین ما را هم به عین ما طلب
1 ما حبابیم و عین ما دریا نظری کن به عین ما در ما
2 بندهٔ حضرت خداوندیم به جمال و کمال بی همتا