خه که دگر باره دل، درد از خاقانی شروانی غزل 70

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خه که دگر باره دل، درد تو در برگرفت

1 خه که دگر باره دل، درد تو در برگرفت باز به پیرانه سر، عشق تو از سر گرفت

2 یار درآمد به کوی، شور برآمد ز شهر عشق در آمد ز بام، عقل ره درگرفت

3 لعل تو یک خنده زد، مرده دلی زنده کرد حسن تو یک شعله زد، سوخته‌ای درگرفت

4 تاختن آورد هجر، تیغ بلا آخته زحمت هستی ما، از ره ما برگرفت

5 شیر به چنگال عنف، گردن آهو شکست باز به منقار قهر، بال کبوتر گرفت

6 صبر و دل و دین ما جمله ز ما بستند روح مجرد بماند دامن دل برگرفت

عکس نوشته
کامنت
comment