گهی که در غم آن گلعذار از فضولی بغدادی غزل 313

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

گهی که در غم آن گلعذار می گریم

1 گهی که در غم آن گلعذار می گریم بصورت ناله چو ابر بهار می گریم

2 ز چرخ می گذرد های های گریه من شبی که بی مه خود زار زار می گریم

3 چه سود منع من ای همنشین چو می دانی که بی قرارم و بی اختیار می گریم

4 مراست گریه ز بسیاری جفای رقیب مگو که از کمی لطف یار می گریم

5 چو عاقلی ز من ای آفتاب حسن چه سود ازین که شب همه شب شمع وار می گریم

6 چو شمع گریه من نیست بهر روز وصال ز جان گدازی شبهای تار می گریم

7 ز روزگار فضولی شکایتی دارم عجب مدار که از روزگار می گریم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر