-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 راه اگر سوی خرابات مغان دریابی دارد امید که اسرار نهان دریابی
2 از سر هستی موهوم سبک برخیزی گر از آن ساقی جان رطل گران دریابی
3 دوست را کز دو جهان مسند او بیرونست چو تبرا کنی از هر دو جهان دریابی
4 تا نشانی بود آن نام تو باقی در عشق نیست ممکن که از او نام و نشان دریابی
5 خلوت دل که در او یار تو ماوی سازد ادب آن نیست که اغیار در آن دریابی
6 گر دل از مهر هوای دگران برگیری دوست را جانب خود دل نگران دریابی
7 همه تن خاک شو اندر ره دلدار حسین تا رهی سوی سراپرده جان دریابی