1 موج جنون میزند، اشک پریشان کیست ناله به دل میخلد بسمل مژگان کیست
2 پای روان وداع، راه به کوی که برد دست به دل بستهام، محرم دامان کیست
3 یاد خرام توام، میبرد از خویشتن قامت برجستهات، مصرع دیوان کیست
4 دیدهگر از جلوهات میکدهٔ نار نیست اشک چکیدن خرام لغزش مستان کیست
5 سرمه ز خاکم برد چشم غزالان ناز بخت سیه بر سرم سایهٔ مژگان کیست
6 لخت دلی در نظر این همه چاک جگر حیرتم آیینهگر شانه گریبان کیست
7 قطرهٔ ما چون حباب، سینهٔ دریا شکافت همت پرواز ما خندهٔ توفان کیست
8 گرنه تپشهای دل فال جنون میزند شعله نقاب اینقدر نالهٔ عریان کیست
9 رشتهٔ امواج را، عقده نگردد حباب آبله در راه شوق مانع جولان کیست
10 غیر محبت دگر دین چه و آیین کدام امت پروانه باش سوختن ایمان کیست
11 بیدل ازین مایده دست هوس شستهایم پهلوی دل خورده را آرزوی نان کیست
دیدگاهها **