- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آب حیات من است خاک سر کوی دوست گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست
2 ولوله در شهر نیست جز شکن زلف یار فتنه در آفاق نیست جز خم ابروی دوست
3 داروی مشتاق چیست زهر ز دست نگار مرهم عشاق چیست زخم ز بازوی دوست
4 دوست به هندوی خود گر بپذیرد مرا گوش من و تا به حشر حلقه هندوی دوست
5 گر متفرق شود خاک من اندر جهان باد نیارد ربود گرد من از کوی دوست
6 گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست
7 هر غزلم نامهایست صورت حالی در او نامه نوشتن چه سود چون نرسد سوی دوست
8 لاف مزن سعدیا شعر تو خود سحر گیر سحر نخواهد خرید غمزه جادوی دوست