1 عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما خاطر خود را ز هر اندیشه خستن کار ما
2 هر نفس بست و گشادی هست در دست خیال کار دل افتادن اندر دام و جستن کار ما
3 گل اگر در پیرهن باشد جنون را نشتر است نیست خار حرف در خاطر شکستن کار ما
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 تا شد ز یاد تو روشن چراغ ما آیینه شبنمی است زگلهای باغ ما
2 مست هوا میکده سایه گلیم داغ است آفتاب ز رشک ایاغ ما
1 داد تاراج مزن صبر نینباشته را خجل از عشق مکن طاقت پنداشته را
2 چه دلی داده به دهقانی من ابرکرم خرمنی ساخته ام دانه ناکاشته را
1 روشنگر چشم و دل ما کن شب ما را صیقل نزند تیره دلی مطلب ما را
2 دل شکر تو را از قلم شکوه نویسد باور نکند ساده دلی یا رب ما را
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **