عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما
1
عهد تمکین با دل دیوانه بستن کار ما
خاطر خود را ز هر اندیشه خستن کار ما
2
هر نفس بست و گشادی هست در دست خیال
کار دل افتادن اندر دام و جستن کار ما
3
گل اگر در پیرهن باشد جنون را نشتر است
نیست خار حرف در خاطر شکستن کار ما