-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زهر با یاد تو شکر گردد شام با روی تو سحر گردد
2 درد عشق تو بوالعجب دردی است که چو درمان کنم بتر گردد
3 نتواند نشاند درد دلم گر صفاهان به گلشکر گردد
4 میکشم رطل عشق تا بغداد هم کشم گر ز سر بدر گردد
5 بر تو تا زندهام دگر نکنم گرچه کار جهان دگر گردد
6 برنگردم من از تو تا عمر است آن ندانم که عمر بر گردد
7 خاک روبی است بنده خاقانی کز قبول تو نامور گردد
8 بنده خاقانی از تو سرور گشت بس نماند که تاجور گردد