نهان می‌سوخت چون شمع آتش از فضولی بغدادی غزل 11

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

نهان می‌سوخت چون شمع آتش دل رشتهٔ جان را

1 نهان می‌سوخت چون شمع آتش دل رشتهٔ جان را زبان حالم آخر کرد روشن سوز پنهان را

2 ز رشک آن که دامن روی بر پای تو می‌مالد به دامن می‌رسانم متصل چاک گریبان را

3 نظر بر حال من از چشم بیمارت عجب نبود که اهل درد می‌دانند قدر دردمندان را

4 به خوناب جگر آغشته‌ام چون لاله سر تا پا اثر بینید داغ عشق آن گلبرگ خندان را

5 دلی شد بسته هر تار زلفت حسبة لله کره مفکن برو بر هم مزن جمعی پریشان را

6 ز خط بر مصحف حسنت فزون شد رغبت دل‌ها که با اِعراب طفلان خوب‌تر خوانند قرآن را

7 فضولی صفحه جان را ز عکس دانهٔ خالش چنان پر کن که مطلق جا نماند داغ هجران را

عکس نوشته
کامنت
comment