- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرد بی حاصل نیابد یار با تحصیل را جان ابراهیم باید عشق اسماعیل را
2 گر هزاران جان لبش را هدیه آرم گویدم نزد عیسا تحفه چون آری همی انجیل را
3 زلف چون پرچین کند خواری نماید مشک را غمزه چون بر هم زند قیمت فزاید نیل را
4 چون وصال یار نبود گو دل و جانم مباش چون شه و فرزین نباشد خاک بر سر فیل را
5 از دو چشمش تیز گردد ساحری ابلیس را وز لبانش کند گردد تیغ عزراییل را
6 گر چه زمزم را پدید آورد هم نامش به پای او به مویی هم روان کرد از دو چشمم نیل را
7 جان و دل کردم فدای خاکپایش بهر آنک از برای کعبه چاکر بود باید میل را
8 آب خورشید و مه اکنون برده شد کو بر فروخت در خم زلف از برای عاشقان قندیل را
9 ای سنایی گر هوای خوبرویان میکنی از نخستت ساخت باید دبه و زنبیل را