-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پرپیچ و تاب و تیره بی امتداد بود این زندگی که نسخه ای از گردباد بود
2 دل از سر امید اگر برنخاستی جا تنگ بر نشستن نقش مراد بود
3 هر صید کام کز پی او می دوید دل هر گه بدام آرزو افتاد باد بود
4 خوش وقت بیغمی و جوانی که داشتیم صد باعث طرب که یکی طبع شاد بود
5 از آسمان گشایش کاریکه دیده ام از شست او خدنگ بلا را گشاد بود
6 هر عقده غمی که بکارم فلک فکند مشکل گشاتر از گره اعتقاد بود
7 از عشق در زمان تو بیگانه گشت حسن ورنه میان شعله و شمع اتحاد بود
8 در جام لاله و گل این باغ کرده اند خونابه غمی که ز دلها زیاد بود
9 در زیر زنگ حادثه گم شد زمن کلیم آندل که همچو آینه روشن نهاد بود