بیدل دهلوی

بیدل دهلوی

بیدل دهلوی
بیدل دهلوی

دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی از بیدل دهلوی غزل 129

غزل 129 ام از 2828 غزلیات

دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا

1 دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا عاقبت‌کرد این در واکرده زندانی مرا

2 محو شوقم بوی صبح انتظاری برده‌ام سرده‌ای حیرت همان در چشم قربانی مرا

3 جوش زخم سینه‌ام‌،‌کیفیت چاک دلم خرمی مفت تو ای‌گل‌گر بخندانی مرا

4 ای ادب‌، سازخموشی نیز بی‌آهنگ نیست همچو مژگان ساخت موسیقار حیرانی مرا

5 مدّعمرم‌یک‌قلم‌چون شمع‌دروحشت‌گذشت آشیان هم برنیاورد از پرافشانی مرا

6 عجز هم‌چون‌سایه اوج‌اعتباری داشته‌ست کرد فرش آستانت سعی پیشانی مرا

7 پرده ساز جنونم خامشی آهنگ نیست ناله می‌گردم به هر رنگی‌که‌گردانی مرا

8 ناله‌واری سر ز جیب دل برون آورده‌ام شعلهٔ شوقم‌، مباد ای یأس بنشانی مرا

9 احتیاج خودشناسی جوهر آیینه نیست من اگر خود را نمی‌دانم تو می‌دانی مرا

10 بیدل افسون جنون شد صیقل آیینه‌ام آب داد آخر به رنگ اشک عریانی مرا

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا

شاعر شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا چه کسی است ؟

شاعر شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا بیدل دهلوی می باشد.

شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا چیست ؟

قالب شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا غزل است

مضمون اصلی شعر دام یک عالم تعلق‌گشت حیرانی مرا چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
ویدیویی