-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زبان ناطقه کوته کن ایشکسته قلم سیاه باش و خمش باش و سرنگون و دژم
2 هنر مجوی که در شرق شد جهان تاریک سخن مگوی که در شرق شد هوا مظلم
3 مخوان حدیث که شد کاخ عقل و دین ویران مران چکامه که شد کار شاعری درهم
4 فغان ز کوشش استاد و آرزوی پدر دریغ از آن همه رنج فزون و راحت کم
5 یکی درختی باشد هنر بروضه شرق که سایه اش همه رنج است و میوه اش همه غم
6 ز آب شرق بکام جهانیان شکر است ولی بجام ادیبان شرنگ ریزد و سم