زبان ناطقه کوته از ادیب الممالک فراهانی غزل 90

ادیب الممالک فراهانی

آثار ادیب الممالک فراهانی

ادیب الممالک فراهانی

زبان ناطقه کوته کن ایشکسته قلم

1 زبان ناطقه کوته کن ایشکسته قلم سیاه باش و خمش باش و سرنگون و دژم

2 هنر مجوی که در شرق شد جهان تاریک سخن مگوی که در شرق شد هوا مظلم

3 مخوان حدیث که شد کاخ عقل و دین ویران مران چکامه که شد کار شاعری درهم

4 فغان ز کوشش استاد و آرزوی پدر دریغ از آن همه رنج فزون و راحت کم

5 یکی درختی باشد هنر بروضه شرق که سایه اش همه رنج است و میوه اش همه غم

6 ز آب شرق بکام جهانیان شکر است ولی بجام ادیبان شرنگ ریزد و سم

عکس نوشته
کامنت
comment