-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 امتحان خلق دل پامال سودا کردن است عشق عبرت کردن آزار تماشا کردن است
2 چشم خونگرمی ز هر افسرده خونی داشتن نبض آتش ز آستین موج پیدا کردن است
3 خواب راحت دیده ای نام تحمل می بری سخت جانی با دل نازک مدارا کردن است
4 ممسکان را دست در عالم فشاندن چون سراب پنجه مومین ز تاب شعله گیرا کردن است
5 هر سبک اندیشه را محرم شمردن جاهلی است راز دل بر صفحه آیینه انشا کردن است
6 اینقدر دانم که در بزم گدا با محتشم خرم از هر مدعا گشتن به دل جا کردن است
7 پرتو حسن تو از سیمای هستی یافتن صبح در آیینه دریا تماشا کردن است
8 راز او فهمیدن از مکتوب اشک آلودگان سیر عکس گلستان در جوی صحرا کردن است
9 اختلاط عقل دوراندیش با شغل جنون در دل اسباب پریشانی مهیا کردن است
10 بینوا کاری ندارد با کسی فکر اسیر مصرعی از معنی بیگانه طمغا کردن است