1 مزه عمر جنون بوی بهار آمده است نمک مجلس مستان به چه کار آمده است
2 نشئه فیض صبوحی زدگان بوی گل است گرد جولان کسی صبح شکار آمده است
3 طره آمیخته با عقد گهر بر رویش گلبن ناله زنجیر به بار آمده است
1 سیرکن نو رسیده ما را وحشت آرمیده ما را
2 ای کبوتر دچار باز شوی دیده ای نور دیده ما را
1 گل گل شکفتی از می و افروختی مرا افروختی ز باده چها سوختی مرا
2 نه مست و نه خمار نه هجران و نه وصال حیرت گدازدم که چرا سوختی مرا
1 یا جلوه مده فرشته ها را یا خام مکن برشته ها را
2 دهقانی برق اگر نباشد انبار کنند کشته ها را