ذوق وجدان و نظر خالص از نظیری نیشابوری غزل 298

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز

1 ذوق وجدان و نظر خالص شد و خامم هنوز صاف شد می ها ولی من دردی آشامم هنوز

2 گوش و لب بر مژده دیدار و قاصد در سفر خانه پر شادی و در راهست پیغامم هنوز

3 برنمی آید هلال عیدم از ابر امید عمر رفت و همچو طفلان بر سر بامم هنوز

4 روز مولودم فلک محضر به فرزندی نوشت بس که خوارم از پدر نشنیده کس نامم هنوز

5 سیر هفتاد و دو ملت کرده ام در طور عشق کس نمی داند چه خواهد بود انجامم هنوز

6 مکر ابلیس و فریب دانه ام آمد بیاد بارها گشتم ز قید آزاد و در دامم هنوز

7 از درون دوزخ ز بی تابی برون اندازدم صدره از خامی به آتش رفتم و خامم هنوز

8 گرچه از صحت ز بدمستی برونم کرده اند جرعه ای از رحم می ریزند در جامم هنوز

9 شکر اگر ردم «نظیری » تلخ بر طبعش نیم می کند گاهی لبی شیرین به دشنامم هنوز

عکس نوشته
کامنت
comment