-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شمشیر عشق را نمک شرم جوهر است تا گریه پردگی نشود خنده جوهر است؟
2 این صوت وجد صوفی حق ناشناس ما تکرارهای لال و سرافشاندن کر است
3 روشندلی ز پرتو آزادگان طلب آیینه زنده کرده نام سکندر است
4 شهرت به گرد آبله پا نمی رسد عنقای عشق را دل دیوانه بهتر است
5 موج اجابت از دل ما جوش می زند سرچشمه قبول دعا دیده تر است
6 می سوزم از خیال قدی دور چشم بد گرد مزارم از پر پرواز بهتر است
7 دیوانگی غبار مرا می دهد به باد اکسیر بی نشانی من کیمیاگر است
8 یک حرف بیش نیست ز تفسیر رازها معنی یکی است گر چه عبارت مکرر است