- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عارضت خورشید اوج دلبری صورتت رشک بتان آذری
2 برهمن بیند اگر زلف تو را کافرم گر نگذرد از کافری!
3 در شب زلفت دلم ره گم کند صبح رخسارت نماید رهبری
4 افتد آشوبی به صحرای ختن گر دهی بر باد زلف عنبری
5 لمعه روی تو را بیند اگر مه نشیند در مقام اختری
6 از فلک آید به سودای رخت بر زمین خورشید و ماه و مشتری!
7 قاف تا قاف جهان نام تو رفت کس نآرد بر زبان نام پری
8 در چمن سرو ار ببیند قامتت سر فرود آرد برای چاکری!
9 راه و رفتار و روش گم میکند از خرام و ناز تو کبک دری
10 سفلگان طغرل به شعر آغشتهاند ننگ میآید مرا از شاعری!