- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خورشید زیر سایه زلف چو شام اوست طوبی غلام قد صنوبرخرام اوست
2 آن قامتست نی به حقیقت قیامتست زیرا که رستخیز من اندر قیام اوست
3 بر مرگ دل خوشست در این واقعه مرا کآب حیات در لب یاقوت فام اوست
4 بوی بهار میدمدم یا نسیم صبح باد بهشت میگذرد یا پیام اوست
5 دل عشوه میفروخت که من مرغ زیرکم اینک فتاده در سر زلف چو دام اوست
6 بیچاره ماندهام همه روزی به دام او و اینک فتادهام به غریبی که کام اوست
7 هر لحظه در برم دل از اندیشه خون شود تا خود غلام کیست که سعدی غلام اوست