-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ماجرای شمع با پروانه تو بشنو و معنی گزین ز افسانه تو
2 گر چه گفتی نیست سر گفت هست هین به بالا پر مپر چون جغد پست
3 گفت در شطرنج کین خانهٔ رخست گفت خانه از کجاش آمد بدست
4 خانه را بخرید یا میراث یافت فرخ آنکس کو سوی معنی شتافت
5 گفت نحوی زید عمروا قد ضرب گفت چونش کرد بی جرمی ادب
6 عمرو را جرمش چه بد کان زید خام بی گنه او را بزد همچون غلام
7 گفت این پیمانهٔ معنی بود گندمی بستان که پیمانهست رد
8 زید و عمرو از بهر اعرابست و ساز گر دروغست آن تو با اعراب ساز
9 گفت نی من آن ندانم عمرو را زید چون زد بیگناه و بیخطا
10 گفت از ناچار و لاغی بر گشود عمرو یک واو فزون دزدیده بود
11 زید واقف گشت دزدش را بزد چونک از حد برد او را حد سزد