ننگ عالم شدن از جلال الدین محمد مولوی غزل 798

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی نبود

1 ننگ عالم شدن از بهر تو ننگی نبود با دل مرده دلان حاجت جنگی نبود

2 عشق شیرینی جانست و همه چاشنی است چاشنی و مزه را صورت و رنگی نبود

3 عشق شاخیست ز دریا که درآید در دل جای دریا و گهر سینه تنگی نبود

4 ساحل نفس رها کن به تک دریا رو کاندر این بحر تو را خوف نهنگی نبود

5 صورت هر دو جهان جمله ز آیینه عشق بنماید چو که بر آینه زنگی نبود

6 کار روبه نبود عشق که هر روبه را حمله شیر نر و کبر پلنگی نبود

عکس نوشته
کامنت
comment