- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد مو به موی ما بدان سر جعفر طیار باد
2 ذرهها بر آفتابت هر زمان بر میزنند هر که این بر خورد از تو از تو برخوردار باد
3 هر کجا یک تار مویت بر هوس سر مینهد تار ما را پود باد و پود ما را تار باد
4 در بیابان غم از دوری دارالملک وصل چند غم بردار بودستم که غم بر دار بود
5 خار مسکینی که هر دم طعنه گل میکشد خواجه گلزار باد و از حسد گل زار باد
6 گل پرستان چمن را دشمن مخفیست مار این چمن بیمار باد و دشمنش بیمار باد
7 چونک غمخواری نباشد سخت دشوارست غم همنشین غمخوار باد و بعد از این غم خوار باد