ذره ذره آفتاب از جلال الدین محمد مولوی غزل 733

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد

1 ذره ذره آفتاب عشق دردی خوار باد مو به موی ما بدان سر جعفر طیار باد

2 ذره‌ها بر آفتابت هر زمان بر می‌زنند هر که این بر خورد از تو از تو برخوردار باد

3 هر کجا یک تار مویت بر هوس سر می‌نهد تار ما را پود باد و پود ما را تار باد

4 در بیابان غم از دوری دارالملک وصل چند غم بردار بودستم که غم بر دار بود

5 خار مسکینی که هر دم طعنه گل می‌کشد خواجه گلزار باد و از حسد گل زار باد

6 گل پرستان چمن را دشمن مخفیست مار این چمن بی‌مار باد و دشمنش بیمار باد

7 چونک غمخواری نباشد سخت دشوارست غم همنشین غمخوار باد و بعد از این غم خوار باد

عکس نوشته
کامنت
comment