-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غم عشق تو را دلهای ویران خانه بایستی که آن گنج است و جای گنج در ویرانه بایستی
2 به آسانی نشاید زین دوره پی برد بر مقصد ره دیگر میان کعبه و بتخانه بایستی
3 به دل دادند شوق و ناله این را سوختن آن را که گل را عندلیب و شمع را پروانه بایستی
4 سر زلف دلاویز بتی زان دام دلها شد که زنجیری به پای این دل دیوانه بایستی
5 به یاد افسانه ی مهر و وفا دارم بسی اما تو را ای بی وفا گوشی بر این افسانه بایستی
6 به ترک باده پیمان بسته ام با زاهد و اکنون برای امتحان من یکی پیمانه بایستی
7 نبایستی که زاهد پی برد نشئه صهبا و گرنه در جهان هر مسجدی میخانه بایستی
8 (سحاب) از کوی او گیرم ز جور مدعی رفتم از او یک لحظه بایستی صبوری یا نه بایستی