بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی
بابافغانی شیرازی

رخ برفروز و خون دلم از بابافغانی شیرازی غزل 325

غزل 325 ام از 695 غزلیات

رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز

1 رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز آتش بخرمنم زن و مستی بهانه ساز

2 این قطره ها که در جگرم تازه شد گره از عشق، خوشه خوشه کن و دانه دانه ساز

3 هر تیر غمزه یی که ز مژگان روان کنی اول دل شکسته ی ما را نشانه ساز

4 بس نازکست توسنت ای نازنین سوار از رشته های جان منش تازیانه ساز

5 جانها گره ز غیرت شمشاد کرد دل مشاطه را که گفت کزین چوب شانه ساز

6 شاید که پرتوی دهد ای مطرب صبوح سوز دلم ترانه ی بزم شبانه ساز

7 بیخوابیم بکشت خدا را فسانه یی زان چشم جاودانه و لعل فسانه ساز

8 تا سیل غم بخانه ی ما رو نیاورد ایدل در آب و خاک خرابات خانه ساز

9 از آه آتشین فغانی درین چمن گل خانه سوز آمد و بلبل ترانه ساز

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز

شاعر شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز چه کسی است ؟

شاعر شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز بابافغانی شیرازی می باشد.

شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز چیست ؟

قالب شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز غزل است

مضمون اصلی شعر رخ برفروز و خون دلم را روانه ساز چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر