صاف جان‌ها از جلال الدین محمد مولوی غزل 830

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

صاف جان‌ها سوی گردون می‌رود

1 صاف جان‌ها سوی گردون می‌رود درد جان‌ها سوی هامون می‌رود

2 چشم دل بگشا و در جان‌ها نگر چون بیامد چون شد و چون می‌رود

3 جامه برکش چونک در راهی روی چون همه ره خاک با خون می‌رود

4 لاله خون آلود می‌روید ز خاک گر چه با دامان گلگون می‌رود

5 جان چو شد در زیر خاکم جا کنید خاک در خانه چو خاتون می‌رود

6 جان عرشی سوی عیسی می‌رود جان فرعونی به قارون می‌رود

7 سوی آن دل جان من پر می‌زند کو لطیف و شاد و موزون می‌رود

8 زانک آن جان دون حق چیزی نخواست وین دگر جان سوی مادون می‌رود

عکس نوشته
کامنت
comment