-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بویی ز سر زلف نگارین به من آرید یک نافه از آن طرّه مشکین به من آرید
2 از چشم و رخم سیم و گهر تحفه بریدش وز زلف و رُخش سنبل و نسرین به من آرید
3 تا بوک به شیرینی جان را به لب آرم یک ره سخنی زان لب شیرین به من آرید
4 مخمورم و جانم به سوی مَی نگران است آخر سبک آن ساغر سنگین به من آرید
5 با کعبه به من می نرسد بوی خرابات از پیش دلم آن ببرید این به من آرید
6 کو صبر که از دور رسد نوبت مخمور یک جرعه مَی از دور نخستین به من آرید
7 خواهید که از خاک برآیم پس صد سال از میکده بوی می رنگین به من آرید
8 هر گه که غمی گشت به دیدار دلم گفت غم را نخورد جز دل غمگین به من آرید
9 احوال جلال از غم هجران به چه سان است روزی خبر عاشق مسکین به من آرید