بویی ز سر زلف نگارین به من آرید از جلال عضد غزل 128

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

بویی ز سر زلف نگارین به من آرید

1 بویی ز سر زلف نگارین به من آرید یک نافه از آن طرّه مشکین به من آرید

2 از چشم و رخم سیم و گهر تحفه بریدش وز زلف و رُخش سنبل و نسرین به من آرید

3 تا بوک به شیرینی جان را به لب آرم یک ره سخنی زان لب شیرین به من آرید

4 مخمورم و جانم به سوی مَی نگران است آخر سبک آن ساغر سنگین به من آرید

5 با کعبه به من می نرسد بوی خرابات از پیش دلم آن ببرید این به من آرید

6 کو صبر که از دور رسد نوبت مخمور یک جرعه مَی از دور نخستین به من آرید

7 خواهید که از خاک برآیم پس صد سال از میکده بوی می رنگین به من آرید

8 هر گه که غمی گشت به دیدار دلم گفت غم را نخورد جز دل غمگین به من آرید

9 احوال جلال از غم هجران به چه سان است روزی خبر عاشق مسکین به من آرید

عکس نوشته
کامنت
comment