-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بوی رحمان از یمن آمد دل و جان تازه شد دل چه و جان چه جهان از بوی رحمان تازه شد
2 آن شراب کهنه چون بر سر دوید از لطف آن هم دماغ و هم دل و هم عقل و هم جان تازه شد
3 نفخهٔ بگذشت زان بو بر زمین و آسمان هم زمین و هم زمان هم چرخ گردان تازه شد
4 زان نسیمی در چمن شد سرو از رفتار ماند گل تجلی کرد و بانگ عندلیبان تازه شد
5 نفخهٔ زان رفت تا عقبی قیامت زان طپید عالمی از نو بنا شد جان بجانان تازه شد
6 نفخهٔ زان در نعیمستان جنت اوفتاد هم بهشت و هم حور و غلمان تازه شد
7 چون نقاب زلف از روی چو مه یکسو فکند ظلمت کفر از میان برخواست ایمان تازه شد
8 فیض در طور حقیقت شعرهای تازه گفت شاعرانرا هم ز نظمش طرز دیوان تازه شد