-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بوی گلزار هوست قصه عشق میبرد سوی دوست قصهٔ عشق
2 میکشد رفته رفته جان از تن مغز گیرد ز پوست قصهٔ عشق
3 ای که صد چاک در دلست ترا چاک دلرا رفوست قصهٔ عشق
4 هست در ذکر حق نهان مستی می حق را کدوست قصهٔ عشق
5 هر که دارد ز حق بدل شوقی بردش سوی دوست قصهٔ عشق
6 دم بدم رو بسوی حق دارد هر کرا گفت گوست قصهٔ عشق
7 هر سر موی من کند شکری که مرا موبموست قصهٔ عشق
8 روبروی خدا بود عاشق که جهان پشت و روست قصهٔ عشق
9 یکنفس ذکر حق ز دست مده دوست دارد چو دوست قصهٔ عشق
10 گلستان حق و بوی گل ذکرش حق محیط است وجوست قصهٔ عشق
11 خام افسرده بهرهٔ نبرد پختگانرا نکوست قصهٔ عشق
12 ذکر حق فیض بوی حق دارد گل گلزار اوست قصهٔعشق