احوال بنده باز نظامی گرفت نو
1
احوال بنده باز نظامی گرفت نو
اسباب عیش بنده قوامی گرفت نو
2
بی صیت و نام بود وز عدل خدایگان
صیتی گرفت تازه و نامی گرفت نو
3
بخت نفور گشته باقبال سنجری
نزدیک بنده و سامی گرفت نو
4
اینک ز بهر کشتن اعدای دولتت
نده بدست قهر حسامی گرفت نو