1 دوش تا روز ما به هم بودیم لذتی یافتم که چه توان گفت
2 بندگی خدای خود کردم حرمتی یافتم که چه توان گفت
3 دست و پایش خوشی ببوسیدم حضرتی یافتم که چه توان گفت
4 رحمتی کرد بر من مسکین رحمتی یافتم که چه توان گفت
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 نعمتاللّهم وز آل رسول حد کس نیست دانش حدم
2 نسبت شعر و شاعری بر من همچو ابجد بود بر جدم
1 خوش رحمتیست یاران صلوات بر محمد گوئیم از دل و جان صلوات بر محمد
2 گر مومنی و صادق با ما شوی موافق کوری هر منافق صلوات بر محمد
1 شمع خوشی افروختی عود دل ما سوختی از بهر بزم عاشقان شمعی ز نور افروختی
2 جز عاشقی کاری دگر از ما نمی آید دگر زیرا که از روز ازل ما را چنین آموختی
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **