- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دوش از من رمیده میرفت دامان ز کفم کشیده میرفت
2 میرفت و مرا به حسرت از پی دریا دریا ز دیده میرفت
3 میرفت به ناز و رفتهرفته آرام دل رمیده میرفت
4 میرفت و دل شکسته از پی نالان نالان تپیده میرفت
5 میرفت و روان روان به دنبال تن در عقبش خمیده میرفت
6 میرفت سرور و شادمانی از سینه مرا و دیده میرفت
7 میرفت به یاد هجرش از پی هوش از سر من پریده میرفت
8 میرفت و فغان من به دنبال او فارغ و ناشنیده میرفت
9 میرفت و منش فتاده در پی صد پرده من دردیده میرفت
10 میرفت و جهان جهان تغافل گفتی که مرا ندیده میرفت
11 میرفت به صدهزار تمکین سنجیده و آرمیده میرفت
12 کس سرو چمن چمان ندیده است آن سو روان چمیده میرفت
13 حیف است که بر زمین نهد پای ای کاش فرا ز دیده میرفت
14 بس فیض ز رفتنش غزل کاش در آمدنش قصیده میرفت