دوش از من رمیده می‌رفت از فیض کاشانی غزل 185

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

دوش از من رمیده می‌رفت

1 دوش از من رمیده می‌رفت دامان ز کفم کشیده می‌رفت

2 می‌رفت و مرا به حسرت از پی دریا دریا ز دیده می‌رفت

3 می‌رفت به ناز و رفته‌رفته آرام دل رمیده می‌رفت

4 می‌رفت و دل شکسته از پی نالان نالان تپیده می‌رفت

5 می‌رفت و روان روان به دنبال تن در عقبش خمیده می‌رفت

6 می‌رفت سرور و شادمانی از سینه مرا و دیده می‌رفت

7 می‌رفت به یاد هجرش از پی هوش از سر من پریده می‌رفت

8 می‌رفت و فغان من به دنبال او فارغ و ناشنیده می‌رفت

9 می‌رفت و منش فتاده در پی صد پرده من دردیده می‌رفت

10 می‌رفت و جهان جهان تغافل گفتی که مرا ندیده می‌رفت

11 می‌رفت به صدهزار تمکین سنجیده و آرمیده می‌رفت

12 کس سرو چمن چمان ندیده است آن سو روان چمیده می‌رفت

13 حیف است که بر زمین نهد پای ای کاش فرا ز دیده می‌رفت

14 بس فیض ز رفتنش غزل کاش در آمدنش قصیده می‌رفت

عکس نوشته
کامنت
comment