دوش از حضور تو دل ما خوش از حسین خوارزمی غزل 42

حسین خوارزمی

آثار حسین خوارزمی

حسین خوارزمی

دوش از حضور تو دل ما خوش سرور داشت

1 دوش از حضور تو دل ما خوش سرور داشت وز منظر تو چشم نظر باز نور داشت

2 در کنج این خرابه دلم با تو ای پری نی آرزوی روضه نه سودای حور داشت

3 بر خدمت تو صحبت حور بهشت را زاهد از آن گزید که عقلش قصور داشت

4 چون دیده دید ماه جمالت زیاده شد مهری که با تو جان ستمکش ز دور داشت

5 از پرتو تجلی انوار عارضت هم دیده روشنائی و هم دل سرور داشت

6 شب تا سحر ز شام خط و صبح عارضت خاطر همان حکایت موسی و طور داشت

7 در حلقه های زلف پریشان دلکشت تا بامداد حلقه دلها حضور داشت

8 می یافت گوش جان من از صوت دلگشت آن لذتی که نغمه صاحب زبور داشت

9 امروز حاسدان تو در ماتمند از آنک با تو حسین دلشده دوشینه سور داشت

عکس نوشته
کامنت
comment