دوش آن پری ز دام رقیبان از بابافغانی شیرازی غزل 271

بابافغانی شیرازی

آثار بابافغانی شیرازی

بابافغانی شیرازی

دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود

1 دوش آن پری ز دام رقیبان رمیده بود صید کمند ما شده آیا چه دیده بود

2 در جویبار دیده ی عشاق جلوه داشت سروی که سر ز چشمه ی حیوان کشیده بود

3 بر برگ گل دمیده فسون سبزه ی خطش خوش سبزه یی کز آب لطافت دمیده بود

4 رندانه با گدای خود آن پادشاه حسن بزم وصال بر در میخانه چیده بود

5 می گفت هر سخن که گره بود در دلم گویا که از زبان من آنها شنیده بود

6 آشوب دیده و دل و آسیب عقل و دین آن قامت کشیده و زلف خمیده بود

7 بر سر هر اشاره که شرح و بیان نداشت تا دیده را به هم زده بودم رسیده بود

8 آن لاله یی که چید فغانی ز باغ وصل تأثیر آتش جگر و آب دیده بود

عکس نوشته
کامنت
comment