دوش شبم را صفت روز بود از جلال عضد غزل 116

جلال عضد

آثار جلال عضد

جلال عضد

دوش شبم را صفت روز بود

1 دوش شبم را صفت روز بود در برم آن شمع دل افروز بود

2 چاکر من دولت بیدار بود بنده من طالع پیروز بود

3 یار مرا مونس و دمساز بود شمع مرا همدم و هم سوز بود

4 خال بر آن چهره شب قدر بود زلف بر آن رخ شب نوروز بود

5 با من بیچاره نمی گشت رام وین اثر پند بدآموز بود

6 پرتو رخسار دل افروز او در دل شب روز نی از روز بود

7 جان و دلم خسته و مجروح کرد ناوک چشمش که جگردوز بود

8 خرّمی اندوخت ز وصلش جلال گرچه ز هجرانش غم اندوز بود

عکس نوشته
کامنت
comment