- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شکل مناره چو ستونی ز سنگ از پی سقف فلک شیشه رنگ
2 آن که ز زر بر سرش افسرشده است سنگ ز نزدیکی خور زر شده است
3 سنجر سنگین که ستون سپهر آمده از مهر و شده هم به مهر
4 سنگ وی از بس که به خورشید شود زو از خورشید عیاری نمود
5 از پی بررفتن هفت آسمان کرد زمین تا به فلک نرد بان
6 گرد سرش کرد موذن چو گشت قامتش از مسجد عیسی گذشت
7 موذنش آن جا که اقامت کشید قامت موذن نتواند رسید
8 مسجد جامع ، زدرون ، چون بهشت حوض ، زبیرون ، شده گوهر سرشت