- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ای که هفت اقلیم و چار ارکان عالم را به علم همچو هفت آبا تو دربایی و چون چار امهات
2 هفت ماه آمد که از بهر تقاضای صلت کردهام بر درگهت چون دولت و دانش ثبات
3 بارها در طبعم آمد کان چو گوهر شعرها از زکات شعر گیرم تا مگر یابم نجات
4 باز گفتم کابلهی باشد که در دیوان شرع چون مجرد باشد از زر نیست بر گوهر زکات
5 تا بیابی گر بخواهی از برای حج و غزو در مناسک حکم حج واندر سیر رسم غزات
6 دشمن جاه تو بادا پی سپر همچون منا حاسد صدر تو بادا سرنگون همچون منات
7 تا بدان روزی که قاضی خلق باشد پادشا در جهان دین تو باشی مفتی و اقضی القضات
8 باد صد چندین ترا عمر ای فتی تا از سخات این امید از تو وفا گردد مرا پیش از وفات