ای که هفت اقلیم از سنایی غزنوی قصیده-قطعه 13

سنایی غزنوی

آثار سنایی غزنوی

سنایی غزنوی

ای که هفت اقلیم و چار ارکان عالم را به علم

1 ای که هفت اقلیم و چار ارکان عالم را به علم همچو هفت آبا تو دربایی و چون چار امهات

2 هفت ماه آمد که از بهر تقاضای صلت کرده‌ام بر درگهت چون دولت و دانش ثبات

3 بارها در طبعم آمد کان چو گوهر شعرها از زکات شعر گیرم تا مگر یابم نجات

4 باز گفتم کابلهی باشد که در دیوان شرع چون مجرد باشد از زر نیست بر گوهر زکات

5 تا بیابی گر بخواهی از برای حج و غزو در مناسک حکم حج واندر سیر رسم غزات

6 دشمن جاه تو بادا پی سپر همچون منا حاسد صدر تو بادا سرنگون همچون منات

7 تا بدان روزی که قاضی خلق باشد پادشا در جهان دین تو باشی مفتی و اقضی القضات

8 باد صد چندین ترا عمر ای فتی تا از سخات این امید از تو وفا گردد مرا پیش از وفات

عکس نوشته
کامنت
comment