-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جملهٔ مردان ز خود فانی شدند در بقای حق به حق باقی شدند
2 گرتو مرد راه عشقی راه رو همچو مردان از دل آگاه رو
3 جملهٔ مردان ز خود بیرون شدند در ره عشاق غرق خون شدند
4 جسم و جان و تن همه در باختند تا کمال راه حق بشناختند
5 هستی خود را زره برداشتند نیستی را اندرین ره داشتند
6 مال و ملک و آب و جاه این جهان جمله را انداخته پیش خسان
7 زهد را و علم و قیل و قال را وسوسه بوده همه این حال را
8 صورت خود را به کل کردن خراب این جهان در پیش ایشان چون سراب
9 دیده را از غیر حق بردوختند غیر حق را اندر این ره سوختند