راز خویت از بدآموز تو می‌جوییم از غالب دهلوی غزل 35

غالب دهلوی

آثار غالب دهلوی

غالب دهلوی

راز خویت از بدآموز تو می‌جوییم ما

1 راز خویت از بدآموز تو می‌جوییم ما از تو می‌گوییم گر با غیر می‌گوییم ما

2 حشر مشتاقان همان بر صورت مژگان بود مر ز خاک خویشتن چون سبزه می‌روییم ما

3 راز عاشق از شکست رنگ رسوا می‌شود با وجود سخت‌جانی‌ها تنک‌روییم ما

4 زین بهار آیین نگاهان بو که بپذیرد یکی عمرها شد، رخ به خون دیده می‌شوییم ما

5 آفتاب عالم سرگشتگی‌های خودیم می‌رسد بوی تو از هر گل که می‌بوییم ما

6 تا چه‌ها مجموعه لطف بهاران بوده‌ای تا به زانو، سوده پای ما و می‌پوییم ما

7 زحمت احباب نتوان داد غالب بیش از این هرچه می‌گوییم بهر خویش می‌گوییم ما

عکس نوشته
کامنت
comment